2 –یکی از دلایلی که مانع از سفر بسیاری از ما ایرانی ها مخصوصا به خارج کشور می شود، هزینه های مربوط به سفر است. به قول دوستی که چند وقتی بیشتر از من در گرجستان بود می گفت ایرانی در این جا خیلی ولخرج هستند. من خودم ایرانی های بسیاری در آنجا دیدم که فقط دوست داشتند پول شان را خرج کنند، در حالی که بسیاری را دیدم که از کشورهای اروپایی و توسعه یافته آمده بودند و یک کوله پشتی بزرگی هم همراه داشتند، و خیلی در هزینه های صرفه جویی می کردند بدون آنکه فشار آنچنانی به خودشان بیاورند و جالب تر اینکه خانوادگی هم آمده بودند. اینها که می آمدند، تحقیق از دوستان و یا فضای مجازی می کردند و جای ارزان و مناسبی را برای هم انتخاب می کردند. غذا را از قسمت های اعیان نشین شهر تهیه نمی کردند، بلکه از مرکز شهر و جاهایی که ارزان باشد و راه حل های دیگری داشتند که در این جا نمی گنجد به همه آنها اشاره کنم.
3 –مسئله مهم دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم. ننوشتن سفرنامه از طرف ما ایرانی هاست. کلا چند سالی است که ما در نوشتن مشکل پیدا کرده ایم، هر چند که قبلا هم بوده ولی الان دیگر شدیدتر شده است. دوستان اگر خاطرشان باشد تا چند سال پیش ما وبلاگ نویس ها بسیاری داشتیم که خوب هم می نوشتند، اما در چند سال اخیر به شدت کاهش یافته اند.
به نظرم یکی از دلایل آشکار این چنین تغییری به خاطر ایجاد شبکه ارتباطی متنوع جدیدی است که حاصل شده و دیگر بی حوصلگی و تنبلی ما ایرانی ها است. هر چند که از این شبکه های خیلی استفاده های مفید می توان برد ولی ظاهرا اولویت در این شبکه ها فعلا رقابت در دریافت بیشترین تعداد لایک هاست. حوصله ای واقعا عجیب است. در این سال های انواع سریال های هزار قسمتی رشد قارچ گونه پیدا کرده اند و عجیب مردم حوصله دارند اینها را ببیند ولی دریغ از حوصله نوشتن، اصلا نوشتن نه، خواندن. اگر دقت کنیم در سال های اخیر میزان مطالعه به شدت کاهش یافته است و نسل جدید به طور عجیبی با خواندن کتاب غریب شده است.